• وبلاگ : .....من از آن روز که در بند توام آزادم
  • يادداشت : مبارک باشه...
  • نظرات : 2 خصوصي ، 59 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلااام ، ديشب تا 2:30بيدار بودم ! به زور !! يه مشت چوب کبريت

    گذاشته بودم زير چشام تا خوابم نبره !! ولي چشام داغ کرده بوود!

    به جاش صبحمون شد ظهر !

    پاسخ

    من تا سحر بيدار بودم سحري نوش جان كردم ونمازي خواندم و بعد تخت خوابيدم